برخورد با بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی چگونه باید باشد و اطرافیان چگونه باید با آنان برخورد کنند؟
بررسی های انجام شده ازسوی سازمان بهداشت جهانی حاکی از این است که حدود 26 میلیون نفر در سراسر جهان به اسکیزوفرنی مبتلا هستند.
کارشناسان معتقدند، امکان ابتلاء به بیماری اسکیزوفرنی تقریباً در تمامی طول عمر انسان وجود دارد، ولی شایع ترین سن ابتلاء15 تا 30 سالگی است، اسکیزوفرنی یک اختلال پیچیده و مزمن مغزی است که همه ابعاد زندگی روزمره بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد.
آنان همچنین می گویند،مبتلایان به بیماری اسکیزوفرنی غالباً نیاز به خدمات مستمر روان پزشکی دارند، به طوری که بر اساس آمار حدود نیمی از تخت های بخش های روان پزشکی بیمارستان ها توسط این بیماران اشغال می شود.
تاریخچه بیماری اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی برای اولین بار به شکل رسمی توسط روانپزشکی بلژیکی به نام «بندیکت مورل» شرح داده شد و او این بیماری را جنون زودرس نامید. بعد ها «امیل کرپلین» که یک روانپزشک آلمانی بود، اصطلاح «جنون جوانی» را برای گروهی از بیماری هایی به کار برد که در نوجوانی شروع و به زوال عقل، ختم می شود. «یوگن بلویلر» روان پزشک سوئیسی اصطلاح «اسکیزوفرنی» را برای اولین بار مطرح کرد و اذعان داشت هیچ علامت یا نشانه ای پانوگنومیک بیماری نیست، بلکه گروهی از یافته های مشخص نشان دهنده تشخیص بیماری اسکیزو فرنی است.
اسکیزوفرنی و نشانه های آن
دکتر علی پور محمدی ـ متخصص بیماری های مغز واعصاب در مورد اسکیزو فرنی و نشانه های آن، می گوید: اسکیزو فرنی نوعی اختلال روانی است که فرد قابلیت تمیز دادن افکار، ایده ها و تصورات خودش با واقعیت را ندارد. این بیماری اختلال فکر و خُلق ناآرام را به همراه دارد که معمولا به صورت دشواری در حفظ، تمرکز و تشکیل مفاهیم، خود را نشان می دهد.
میزان بروز سالانه اسکیزوفرنیا 3 در 10 هزار و میزان شیوع نقطه ای آن در حدود 4 در 1000 نفر جمعیت است که بر این اساس در ایران سالانه 20 هزار نوجوان و جوان به این بیماری مبتلا می شوند و هم اکنون بیش از 250هزار نفر از جمعیت ایران مبتلا به اسکیزوفرنیا هستندو حدود یک ـ پنجم بیماران در هر لحظه نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارند.
وی با بیان این مطلب که اسکیزوفرنی می تواند به برداشت ها و عقاید نادرست منجر شود، می افزاید: در این بیماری فرد ممکن است صداهایی را بشنود یا فکرکند که دیگران می توانند فکر او را بخوانند و یا افکار او را کنترل کنند.
این استاد یار دانشگاه علوم پزشکی تهران یاد آوری می کند: اسکیزوفرنی نوعی اختلال شدید است که بر کل شخصیت بیمار تاثیر می گذارد، با این حال همه نشانه های آن را می توان با درمان کنترل کرد. برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل نشانه های بیماری خود، باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر برای دوره محدودتری نیاز به دارو دارند وبالاخره عده ای که بیماری شان در پی استرس های حاد مانند بیماری های جسمی و یا زایمان شروع شده، ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود کامل بالینی پیدا کنند.
علایم مثبت و منفی اسکیزو فرنی
دکتر پور محمدی در مورد عوارض اسکیزوفرنی می گوید: علایم این بیماری عبارتند از در خود فرورفتگی، دوگانگی در تفکر و تصمیم گیری، کم شدن یا نبودن عواطف و احساسات و اختلال در تفکر، علایم مثبت بیماری به این صورت است که بیمار در تفکر، ادراکات و حواس پنجگانه خود، دچار اختلال می شود. این اختلال به صورت توهم بروز پیدا می کند و خود را به صورت توهم های شنوایی و بینایی نشان می دهد، مثلا بیمار صداهایی می شنود که به او دستور می دهد کاری را انجام دهد یا افراد یا اشیایی را می بیند که وجود خارجی ندارند.
اختلال در تفکر فرد باعث درهم ریختگی ذهن و تداعی ها و علاوه بر آن منجر به بی ربط گویی می شود.
هذیان (وجود اختلال در محتوای تفکر) نیز از دیگر علایم مثبت بیماری اسکیزوفرنی است که باورهای غلط را در فرد به وجود می آورد و به صورت احساس بدبینی و گزند و آسیب، بروز پیدا می کند.
در این حالت فرد تصور می کند کسانی با او دشمنی دارند و می خواهند به او صدمه بزنند و یا تصور می کند اعضای خانواده یا اطرافیانش می خواهند او را مسموم کنند یا بکشند.
انواع دیگری از هذیان ها هم وجود دارد که بیمار خود را آدم مهم و بزرگی می داند یا هذیان کنترل، که در این حالت بیمار اسکیزوفرنی تصور می کند فرد یا افرادی او را کنترل می کنند، افکارش دست خودش نیست یا می تواند افکار دیگران را بخواند و در ذهن دیگران تاثیر بگذارد.
هذیان دیگری نیز وجود دارد که بیمار فکر می کند از کرات دیگر با او ارتباط دارند. از جمله علایم بیماری می توان به اختلال در عواطف اشاره کرد به گونه ای که یا عواطف در فرد کند می شود یا از بین می رود و به نیازهای خود و عزیزانش مانند فرزند و همسرش اهمیتی نمی دهد یا احساسات دگرکشی پیدا می کند. نبود عملکرد نیز از دیگر علایم منفی بروز اسکیزوفرنی است.
در این وضعیت فرد به بهداشت لباس و نوع غذای خود اهمیت نمی دهد و اگر محصل است به یک باره یا تدریجی و در زمان کوتــاه، دچار تنبــلی و بی توجهی به درس هایش می شود و یا در عملکرد شغلی خود دچار مشکل می شود. اما نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت، این است که به مرور زمان علایم مثبت در بیمار از میان می رود و علایم منفی افزایش می یابد، یعنی کم کم بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی از یک آدم پرخاشگر و هذیان گوی عصبی، به یک آدم گوشه گیر و عزلت نشین تبدیل می شود.
علت بیماری
دکتر پور محمدی در مورد علت ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی می افزاید: این بیماری به دنبال اختلال در عملکرد یک سیستم به وجود می آید که دستگاه عصبی مرکزی و به ویژه مغز است، گرچه تاکنون علت دقیق و چگونگی این تغییرات کاملاً روشن نشده و در توجیه و تفسیر علل این تغییرات، دلایل مختلفی بر اساس دیدگاه های متفاوت ابراز شده است. اما آن چه که مورد توافق عمومی است، این است که این اختلال در افراد مستعد و تحت تاثیر عوامل مختلف زیستی، روانی و اجتماعی رخ می دهد.
از عوامل زیستی می توان از ژنتیک، توارث، اختلالات ساختاری مغز،عفونت ها، سوء تغذیه، بیماری های دوران بارداری مادر، صدمات زایمانی،حوادث و ضربه های مغزی، تغییرات ناقل های عصبی شیمیایی، هورمون ها و نظایر آن ها نام برد.البته حوادث دردناک، استرس های زندگی، خانواده نابسامان، شرایط محیطی، فقر و بیکاری هم در ایجاد این بیماری دخیل هستند.
ژنتیک و توارث
اسکیزوفرنی در کسانی بیشتر دیده می شود که در بستگان درجه یک آنان یعنی برادر، خواهر، پدر و مادر بیماری مشابه وجود داشته باشد، اما این به معنی ابتلاء صددرصد کسی که با فرد مبتلا رابطه خونی(نسبی) دارد، نیست.
صدمات زایمانی: صدمات زایمانی مانند فشار بر سر به هنگام زایمان (استفاده از فورسپس برای انجام زایمان)، طولانی شدن مدت زایمان، کم خونی مغز نوزاد و اختلال تنفسی بعد از زایمان که مغز نوزاد را با کمبود اکسیژن مواجه می سازد. از دیگر عوامل مهم آسیب پذیری است.
عفونت های دوران حاملگی: ابتلاء زن باردار به برخی از عفونت های ویروسی، می تواند جنین را در آینده مستعد ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی کند.
سوء تغذیه: تغذیه نامناسب و ناکافی در ماه های اول حاملگی، می تواند آسیب های جبران ناپذیری به اعصاب جنین وارد آورد و او را مستعد بیماری کند.
فشارهای روحی: عواملی که پیش از این ذکر شد، فرد را مستعد بیماری می سازد و فشارهای روانی نیز شروع بیماری را تسهیل می کند.
دکتر پورمحمدی در پاسخ به این پرسش که اسکیزوفرنی در چه سنی بروز می کند، یادآور می شود: این بیماری اغلب از دوران نوجوانی و ابتدای جوانی شروع می شود و فرد را در بارورترین سال های زندگی مبتلا می کند که مانع از تحصیل، ازدواج، اشتغال و آموزش مهارت های اجتماعی او می شود.
بیماران خطرناک نیستند
دکتر پور محمدی با اشاره به این مطلب که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی معمولاً خطرناک نیستند، می گوید: درمیان خشونت ها و جنایاتی که درجامعه دیده می شود، تعداد بسیار اندکی از آن ها مربوط به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی است. برخی از علائم بیماری یاد شده همراه با احساس خشونت است، مانند زمانی که بیمار به صورت توهمی خودرا درمعرض آزار واذیت تصور می کند. زمانی که این بیماران به مواد مخدر اعتیاد پیدا کنند، احتمال انجام اعمال خشونت آمیز توسط آنان افزایش می یابد.
اگر خشونتی ویا جنایتی هم صورت بگیرد، بیشتر احتمال دارد که متوجه افراد خانواده شود و اغلب در محیط خانه صورت می گیرد.احتمال پیدایش خشونت در میان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی ـ مثلاً در بخش های بیمارستانی ـ اندک است، ولی در بین آنان اقدام برای خودکشی نسبت به سایر افراد جامعه خیلی بیشتر است. درحدود 10 درصد از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و به ویژه مردان جوان، به علت خودکشی فوت می کنند. خیلی سخت است پیش بینی کرد کدامیک از بیماران مبتلا به جنون جوانی احتمالاً خودکشی می کنند.
درمان اسکیزو فرنی
دکتر علی حسینی روانپزشک در مورد نقش عوامل محیطی دربروز بیماری اسکیزو فرنی به گزارشگر روزنامه اطلاعات می گوید: طول دوره درمان در اسکیزوفرنی ها بسته به زمان مراجعه در هر مرحله از بیماری، متفاوت است و برای مداوای این بیماران از روش ها یی مانند درمان دارویی،رفتار درمانی، شناخت درمانی و کار درمانی نیز استفاده می شود.
وی با بیان این مطلب که بیمار اسکیزوفرنی محکوم به اختلال کارکرد سیستم عصبی تا پایان عمر نیست می افزاید: در مواردی پزشک با آغاز درمان به مرور ضمن بهبود فرد، میزان داروهای او را کاهش می دهد و در مواردی حذف می کند.
این روانپزشک با اشاره به اینکه بیماری اسکیزوفرنی مزمن است و مراجعه دیرهنگام به روانپزشک احتمال بهبودی را کاهش می دهد، یادآوری می کند: خانواده ها به محض مشاهده هر گونه اختلال های روانی غیرمعمول در رفتارهای نوجوانان، باید آنان را نزد روانپزشک ببرند.
وی با بیان این مطلب که متاسفانه گاهی دیده می شود بعضی از همکاران، شیوه درمانی همکاران دیگررا زیر سوال می برند، می گوید: بیماران اسکیزوفرنی دچار توهم و بدبینی های زیادی هستند از این رو روانپزشکان نباید کاری کنند که برای بیمار مسجل شود پزشک معالج در حق او کوتاهی کرده است. زیرا این مساله باعث می شود بیمار اعتمادش رانسبت به پزشکان از دست بدهد و از ادامه درمان، صرف نظر کند.
**کاهش موارد عود بیماری
دکتر حسینی می افزاید: یکی از مهم ترین نتایج درمان های مرتب و مستمر روانی اجتماعی، این است که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دقیق تر و مرتب تر داروهای خود را مصرف کنند و درنتیجه موارد عود بحران های بیماری و بستری شدن آنان کمتر شود.
یک درمانگر زمانی خیلی بهتر به درمان بیماران روانی و به ویژه اسکیزوفرنی نایل می شود که شرایط زندگی بیمار را بهتر و دقیق تر درک کند و برنامه های درمانی را بیشتر در تناسب و تطابق با زندگی وی طراحی و اجرا کند و از اینرو برنامه های آموزشی فردی یا در گروه های کوچک درزمینه اختلالات، علائم بیماری و مسائلی که بیماران ممکن است تجربه کنند و از همه مهمتر ادامه دادن دقیق برنامه درمانی، بسیار لازم است.
این روانپزشک در مورد مهارت های کنار آمدن با بیماران اسکیزو فرنی می افزاید: بیمارانی که به اسکیزوفرنی مبتلا شده اند، می توانند نقش مهمی در انجام موفقیت آمیز اقدامات درمانی خود داشته باشند. زمانی که آنان با حقایق لازم درباره بیماری خود آشنا شوند و از مراحل مختلف درمان آگاهی می یابند، بهتر می توانند تصمیم گیری های خردمندانه و درستی در زمینه مراقبت از خویش داشته باشند.
اگر به آنان علائم و نشانه های عودبیماری به خوبی آموزش داده شود و به آنان متذکر شوند که در این زمان چه کارهایی باید انجام دهند، بیماران به خوبی می توانند از عود بیماری پیشگیری کنند. همینطور می توان به بیماران این مهارت را آموزش داد در شرایطی که علائم و نشانه های مستمر و دیرپایی وجود داشته باشند، آنان بتوانند در این شرایط خود را سرپا و مرتب نگه دارند.
راهکار های توصیه شده روانپزشکان
روانپزشکان برای کمک به مداوای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، توصیه هایی به شرح زیر دارند:
به شخص مبتلا کمک کنید بیماری خود را بپذیرد.
با کم شدن و قطع افکار هذیانی، بیمار قادر به فراگیری آموزش های مورد نیاز است. به همین منظور، بهتر است اعضاء خانواده آموزش های لازم را فرا گیرند و در زمان های مناسب، اطلاعات مربوط به بیماری را با حوصله به بیمار منتقل کنند.
در شخص بیمار امیدواری ایجاد کنید.
یادآوری اثرات درمان، پاک شدن علایم بیماری و افزایش کارایی و بهبود روابط اجتماعی که در پی درمان در فرد مبتلا ایجاد می شود، از مواردی است که می تواند بیمار را به ادامه درمان امیدوار کند.
بیمار را به ثبت علایم بیماری و عوارض دارویی تشویق کنید.
بیمار را تشویق وکمک کنید هر گونه تغییری را که در روحیه خود احساس می کند، بنویسد. از او بخواهید اگر مصرف یک دارو سبب بروز علائم ناراحت کننده می شود، این علائم را ثبت کند.
این توجه باعث می شود بیمار نسبت به بیماری خود آگاهی بیشتری به دست آورد و سعی کند آن ها را با خانواده و پزشک معالج خود، در میان گذارد.
بیمار را به تنظیم برنامه تشویق کنید.
بیمار را برای تدوین واجرای یک برنامه سبک روزانه و منظم تشویق کنید. انجام این کار مانع از تغییرات زیاد و غیرقابل پیش بینی در برنامه روزانه می شود. موفقیت در تنظیم و اجرای برنامه به منظم شدن ساعات خواب و بیداری بیمار کمک می کند و علاوه بر آن سبب می شود بیمار در سایر فعالیت ها مانند خرید مایحتاج خانه، کارهای منزل، تنظیم اوقات فراغت و تفریح، مشارکت فعال تری داشته باشد.
بیمار را به مصرف منظم داروهایش تشویق و برمصرف آن، نظارت کنید.
افزایش آگاهی شخص از بیماری خود، همکاری او را برای مصرف منظم داروها بیشتر خواهد کرد. ضمن تشویق بیمار به مصرف منظم داروها، از دور و نزدیک (بسته به میزان همکاری بیمار) بر چگونگی مصرف داروها توسط بیمار نظارت کنید.
به بیمار برای شرکت در فعالیت های تفریحی و اجتماعی مناسب کمک کنید.
گردش در پارک نزدیک منزل، شرکت در جلسات مذهبی و اعیاد، شرکت در جلسات آموزشی مربوط به بیماری و شرکت در میهمانی های خانوادگی، از جمله این موارد است.
در اجرای برنامه های تنظیم شده ثابت قدم باشید.
برای این منظور وظایف را میان سایر اعضاء خانواده تقسیم کنید و پیگیر باشید که وظایف یاد شده به موقع و به نحو مطلوب انجام شود.
با بیمار صحبت کنید.
با بیمار آهسته، شمرده شمرده و با صدا و لحنی آرام صحبت کنید و بکوشید جملات کوتاه به کار ببرید. از انتقاد و سخنان کنایه آمیز خودداری کنید.
رفتارهای مثبت را تقویت کنید.
بیمار را برای رفتارهای مثبت وی، هر چند هم کوچک باشند، تشویق کنید و در انجام کارهای دشوار با وی مشارکت داشته باشید.
منبع: روزنامه اطلاعات