خیلی از اوقات که شکست میخوریم یا ناکام میشویم دست به سرزنش یا تنبیه خودمان میزنیم. این کار را معمولا به این دلیل انجام میدهیم که دیگر اشتباه گذشته را دوباره تکرار نکنیم. اما از آنجا که این کار را تا به حال صدها بلکه هزاران بار انجام دادهایم میتوان پرسید که اگر سرزنشگری و تنبیه خود موثر بود الان تبدیل به افرادی کامل و بری از خطا تبدیل نشده بودیم؟ واضح است که چنین نیست و ما از آنجا که انسان هستیم اشتباه کردن و شکست خوردن بخش طبیعی زندگی ما است.
برعکس تنبیه و سرزنش خود باز پژوهشهای روانشناختی نشان میدهد که تمرین مهربانی و مشفق بودن با خود اثرات مفید بسیاری از افزایش عزتنفس تا پیشگیری از افسردگی و اضطراب را دارد.
یکی از پیشگامان پژوهش درباره ی «شفقت به خود» بهترین تعریف از این اصطلاح را ارائه کرده است. وی «شفقت به خود» را دارای سه مولفه ی اصلی میداند که عبارتند از:
الف) گشوده و توجه آگاه بودن نسبت به درد و رنج شخصی خود
ب) مهربان بودن با خود و نه محکوم کردن خود
ج) آگاهی از در میان گذاشتن تجربه های درد و رنج با دیگران به جای احساس شرم و تنهایی (پذیرش و گشودگی نسبت به انسانیت مشترک ما)
در واقع این تعریف قصد دارد بگوید فرد در مواجهه با مسائل آزار دهنده به جای توجه به محرک های بیرونی، توجه اصلی را به سمت خود برگرداند و فقط نظاره کند آنچه اکنون درون فرد در حال رخ دادن است، چیست.
از آنجاییکه واکنش اولیه ی بسیاری از افراد در برابر تجارب آسیب زا ممکن است حمله به خود، سرزنش خود و تجربه ی احساساتی از قبیل شرم، خشم و احساس گناه باشد، مولفه ی دوم سعی دارد بگوید آن سوی طیف این احساسات رنج آور، مهربانی، عشق و به عبارتی شفقت به خود است.