فوبی، ترس مفرط و غیرمنطقی از یک شئ، فعالیت یا موقعیت است که شخص مبتلا، خود چنین ترسی را بسیار افراطی و غیرمنطقی تشخیص می دهد. اصطلاح فوبی معمولا در توصیف ترس های بیمارگونه به کار می رود و بسیاری از افراد مبتلا در مورد فوبی خود احساس شرمساری کرده و حتی آن را از اطرافیان خود پنهان می کنند.
در مورد فوبی اجتماعی یا ترس اجتماعی نیز می توان گفت این نوع فوبی اساسا ترس از مورد نظاره دیگران واقع شدن است. این نوع ترس ممکن است تا حدودی ذاتی بوده باشد، اما اغلب نگاه خیره چه واقعی و چه با تصور فرد (خیالی) در موقعیت های خاص ناراحتی فوق العاده در شخص ایجاد می کند. در واقع تنها نگرانی بیمار مبتلا به فوبی اجتماعی مورد تماشای دیگران واقع شدن است. به همین دلیل این فرد معمولا از غذا خوردن در رستوران ها، انجام وظیفه در صورت مورد توجه بودن، صحبت یا عملکرد در حضور دیگران اجتناب می کند و از ازدحام به دلیل ترس از نگاه انتقادآمیز دیگران دوری می کند.
تمام این تجربه ها احساس شرم شدید و میل به گریز را در شخص به وجود می آورند مثلا کسی که از خوردن در حضور دیگران می ترسد با مشاهده غذا احساس خفگی می کند، در بعضی موارد نیز فوبی اجتماعی به خاطر آن است که مبادا دیگران ترس او را (مانند سرخ شدن یا لرزش اندام) ببینند. طبق تحقیقات انجام شده اکثر فوبی های اجتماعی در نوجوانی یا اوایل دهه سوم عمر شروع می شوند و ظاهرا هر دو جنس (زن و مرد) را به یک اندازه تحت تاثیر قرار می دهد. در دوران میانسالی بتدریج از شدت این فوبی ها کاسته می شود.
فوبی اجتماعی مانند یک اضطراب اجتماعی شدید و دست و پاگیر است. شخصی که به آن مبتلاست از این که به کسانی که او را می بینند یا مخاطب هایش، ضعف های خود را مانند سرخ شدن، لرزیدن، عرق کردن یا قابلیت هایش را مانند این که خیلی باهوش و با فرهنگ است، نشان دهد، می هراسد. به این دلایل، موقعیت های اجتماعی که در آنها شخص احساس ضعف می کند سرچشمه یک رنج بزرگ می شوند و بیشتر مواقع، فرد از موقعیت ها دوری می کند. خارج شدن از خانه و رفتن به خرید می تواند ترس را در فرد مضطرب شدیدتر کند و رفتن به اجتماع برای پیدا کردن یک شغل، کاری غیرممکن می شود. از طرفی هم برای افراد مبتلا به فوبی اجتماعی، بیکاری یک فاجعه است. بیشتر مواقع آنها قادر نیستند حتی مرحله مصاحبه استخدامی را بگذرانند. شدت فوبی اجتماعی بستگی به عوامل آن، اهمیت و تعداد موقعیت های وحشتناک دارد. اگر این ترس فقط مربوط به کارکردها و موقعیت های علمکرد باشد مانند حرف زدن در میان یک گروه یا انجام یک کار در مقابل عموم، اختلال به صورت خفیف باقی می ماند. ولی اگر به صورت رد و بدل های روزانه با همنوع های خود باشد، وجود بیماری فوبی اجتماعی رو به کاهش می رود، ولی از طرفی هم بیش از پیش آن را مشکل می کند.
حالت فوبی اجتماعی عمومی شده نیز با این علامت مشخص می شود که بیشتر موقعیت های اجتماعی حتی عادی ترین آنها برای بیمار اضطراب ایجاد می کند. شخص هر کاری که می کند، احساس می کند مورد قضاوت قرار می گیرد. کسانی که به این نوع فوبی (فوبی اجتماعی عمومی شده) مبتلا هستند، بیشتر مواقع شخصیتی دارند که به آن اجتناب کردنی گفته می شود.
آنها نسبت به قضاوت دیگران فوق العاده حساسند. در روابط اجتماعی فقط موقعی وارد می شوند که مطمئن باشند آن طور که هستند پذیرفته می شوند و خودشان را پایین تر از دیگران می بینند. فوبی های اجتماعی دیگری هستند که انتخابی نامیده می شوند که در برگیرنده تعداد محدودی از موقعیت ها هستند مانند حرف زدن در مقابل عموم.
فوبی های اجتماعی انتخابی را نباید با یک ترس عادی و ساده اشتباه گرفت. بیشتر مردم قبل از حرف زدن در مقابل عموم، ترس و وحشت را حس می کنند. ولی همین که شروع به حرف زدن کردند ترسشان از بین می رود. در مورد فوبی اجتماعی، برعکس، اضطراب سر جای خودش باقی می ماند یا حتی در زمان سخنرانی شدت هم پیدا می کند و فقط موقعی پایان می پذیرد که جایش را به خجالت و شکست بدهد و بالاخره بعضی از انواع فوبی های اجتماعی، نبرد نامیده می شوند. کسانی که از آن رنج می برند با وجود وحشتشان در موقعیت های اجتماعی که در آنها می هراسند همیشه در حال مقابله و آزمایش هستند. به همین علت، این بیماران می توانند مسوولیت های اجتماعی را انجام بدهند و بیشتر مواقع رفتار سردی نسبت به دیگران یا یک خشونت نسبی را انتخاب می کنند که به آنها امکان می دهد فاصله خود را با اطرافیانشان حفظ کنند. این بی تفاوتی و سردی نسبت به دیگران ظاهری است، زیرا در پس آن وحشت شدیدی وجود دارد. بعضی از پژوهش ها نشانگر این امر است که افراد مبتلا به این فوبی های اجتماعی (روبه رو شدن با دیگران) ، به طور غیرطبیعی اختلالات شدید قلبی ناشی از نگرانی دارند.
● شایع ترین فوبی های اجتماعی
ـ ترس از سخنرانی برای عموم: بسیاری از سخنرانان، خواننده ها، بازیگران تئاتر و سینما معتقدند وجود اندکی تشویش برای بهترین عملکرد لازم است. اما وحشت شدید از صحنه، چیز دیگری است. این ترس موجب اجتناب از صحنه می گردد و چه بسا سبب شود فرد به دلیل این ترس شدید، بسیاری از شانس های زندگی خود را از دست بدهد.
ـ ترس از غذا خوردن در جمع: گاهی ترس از غذا خوردن یا نوشیدن در حضور دیگران به این دلیل است که شخص می ترسد وقتی چنگال یا فنجان را به دهان می برد، دست هایش دچار لرزش گردد.
ترس از ریختن نوشیدنی یا غذا در واقع ترس از عملکرد است، یعنی میل به اجتناب از جلب توجه در مورد یک ضعف خیالی.
ـ ترس از عملکرد جنسی: اختلال کنش جنسی معمولا فوبی شمرده نمی شود، اما بعضی از انواع اختلالات کنشی جنسی در مفهوم فوبی اجتماعی می گنجند. شخص از انجام عمل می ترسد، زیرا کسی ناظر عملکرد اوست و همین اضطراب عملکرد خود موجب افزایش احتمال شکست می گردد. انزال زودرس، ناتوانی جنسی در مرد و سردمزاجی در زن، شایع ترین انواع فوبی های اجتماعی ـ جنسی هستند.
نکته: این دسته از کودکان تا مدت ها پس از سنی که ترس از غریبه ها طبیعی است، از روبه رو شدن با افراد ناشناس اجتناب می ورزند. هنگام حضور سایر کودکان یا بزرگسالان سرخ می شوند، سکوت می کنند، به والدینشان می چسبند یا سعی می کنند مخفی شوند
ـ ترس از نگاه دیگران هنگام کار کردن: ترس از نگاه (زل زدن) دیگران وقتی به ناتوانی فرد منجر شود، یک فوبی واقعی است. این فوبی ممکن است به هر نوع کار مکانیکی مربوط شود. خلاصه برداری، نوشتن روی تخته سیاه، دوختن، بافتن یا حتی بستن دگمه کت در هنگامی که کسی دارد نگاه می کند.
ـ ترس از ازدحام: شخص مبتلا به فوبی اجتماعی از ازدحام ممکن است فعالیت های شخص را به گونه ای محدود کند که فقط بتواند ساعاتی را که افراد معدودی بیرون هستند برای خرید از خانه خارج شود.
ـ ترس از گل انداختن صورت
ـ ترس از لمس شدن
● کودکان مبتلا به فوبی اجتماعی
این دسته از کودکان تا مدت ها پس از سنی که ترس از غریبه ها طبیعی است، از روبه رو شدن با افراد ناشناس اجتناب می ورزند. هنگام حضور سایر کودکان یا بزرگسالان سرخ می شوند، سکوت می کنند، به والدینشان می چسبند یا سعی می کنند مخفی شوند. خردسالان مبتلا به این نوع فوبی، علاوه بر اضطراب شدیدشان در موقعیت هایی که اغلب مردم در آن موقعیت مضطرب می شوند (مانند صحبت کردن در حضور دیگران) ، ممکن است در پیش پاافتاده ترین فعالیت ها نیز مضطرب شوند. اگر آنها در حضور جمع صحبت کنند، می ترسند در میان صحبت هایشان تپق بزنند. آنها فکر می کنند چنانچه سوالی را مطرح کنند، ممکن است احمق به نظر برسند. می ترسند اگر در حضور جمع غذا بخورند، غذا را روی زمین بریزند یا اگر وارد اتاقی شوند، ممکن است پایشان به جایی گیر کند و روی زمین بیفتند و دست و پاچلفتی به نظر آیند. جای تعجب نیست که این کودکان در حضور مراجع قدرت یا همسالانی که وضعیت اجتماعی بالایی دارند، مضطرب شوند.
کودکان مبتلا به فوبی اجتماعی به احتمال قوی از مدرسه، صحبت در جمع، قرمز شدن یا خوردن و نوشیدن در حضور دیگران هراس دارند. ترس از شیوه عملکرد به نحوی که موجب خجالت یا تحقیر شود در این گروه از کودکان آنقدر فراگیر است که به طور جدی در فرصت ها و فعالیت های اجتماعی دیگر آنها اخلال ایجاد می کند و غالبا منجر به تنهایی و رنج می شود.
اگرچه کودکان مبتلا به فوبی اجتماعی مایلند مورد علاقه دیگران باشند، اما نگرانی دائم درباره در معرض دید دیگران قرار گرفتن یا پرداختن به کارهایی که آنها را احمق جلوه دهد، مانع شکل گیری هر گونه رفتاری می شود که دوست دارند با دیگران داشته باشند. چنانچه دیگران سعی کنند این کودکان را به موقعیت های اجتماعی تشویق یا وادار کنند، آنها ممکن است گریه کنند، قشقرق به راه بیندازند یا حتی بیشتر عقب نشینی کنند. در موارد خیلی شدید، کودکان به فوبی اجتماعی فراگیر مبتلا می شوند. این کودکان از اغلب موقعیت های اجتماعی هراس دارند، از ملاقات یا صحبت با اشخاص جدید می ترسند، از تماس با هر فردی خارج از نظام خانواده خود اجتناب می ورزند و حضور در مدرسه و مشارکت در فعالیت های تفریحی، در مجموع برایشان خیلی دشوار است.
اضطراب مربوط به فوبی اجتماعی به قدری شدید است که موجب بروز فعالیت هایی نظیر سرخ شدن چهره، لکنت زبان، تعریق، دل درد، افزایش ضربان قلب، لرزش یا حمله وحشت زدگی کامل می شود. نوجوانان مبتلا به فوبی اجتماعی همواره عقیده دارند که واکنش های جسمانی مشهودشان موجب می شود تا احساس بی لیاقتی نهفته آنها در معرض دید دیگران قرار گیرد و باعث تحقیرشان شود. حتی این دیدگاه که سایرین از ناآرامی آنها کاملا آگاه هستند، موجب اضطراب بیشتر در این کودکان می شود. کودکان مبتلا به فوبی اجتماعی در یک دور باطل، منتظر بروز مشکل ناراحتی یا عملکرد ضعیف خود هستند، انتظاری که با نزدیک شدن به موقعیت ترسناک، اضطراب بیشتری را در آنها برمی انگیزد و این تنها به افزایش دلشوره و تشدید بیشتر نشانه های جسمانی آنها در آن موقعیت می انجامد. در نتیجه این کودکان از موقعیت ها یا فعالیت های اجتماعی از قبیل تماس تلفنی با یک همکلاسی برای تکمیل تکلیف های ناقص، درخواست از معلم برای توضیح مطالب درسی و جواب دادن به تلفن اجتناب می ورزند. اگرچه اضطراب اجتماعی و کمرویی گذرا به عنوان بخشی از رشد بهنجار تلقی می شوند، نوجوانان مبتلا به فوبی اجتماعی دچار اضطرابی ماندگار می شوند. اغلب، اضطراب های آنان با تمرکز برخود همراه است که به افزایش انتقاد از خود می انجامد و نشانه های هیجانی را تشدید می کند. این فرآیند نزولی مارپیچی به بروز مشکلاتی جدی در کفایت اجتماعی و برقراری روابط دوستانه با دیگران منجر می شود.
برای کمک کردن به کودکان مبتلا به فوبی اجتماعی (بخصوص ترس از صحبت کردن در جمع) والدین می توانند از راهکارهای ذیل استفاده نمایند.
ـ اولین قدم، آموختن روشی است که واکنش های بدنی اضطراب را کنترل می کند. روی روش های کنترل تنفس بیشتر تاکید کنید. سپس کودک را مجبور کنید تا آرام تنفس کند، بدنش را شل کند و پس از آن بایستد و شروع به صحبت کند.
ـ عامل ترس کودک را پیدا کنید. آیا از این که تپق بزند نگران است یا این که احمق یا عصبی به نظر برسد؟
ـ با افزایش اعتماد به نفس کودک و تقویت توانایی هایش به او کمک کنید تا بر این ترس غالب شود.
ـ برای صحبت کردن، فرصت هایی را در اختیار کودک قرار دهید. از همان سنین کم، از او بخواهید سرمیز شام چیزی را برای دیگران تعریف کند.
ـ او را از پیش برای تپق ها آماده کنید. به او بگویید در صورتی که مطلبی را فراموش کند و دستپاچه شود، چکار کند.
ـ بکوشید حساسیت او را به اشتباهات گفتاریش کاهش دهید و توجه او را به اشتباهات گفتاری دیگران جلب کنید.
روزنامه جام جم