انواع طلاق از دیدگاه بوآن(1970)
محققی به نام بوآن اظهار میدارد که وقتی ازدواج از هم میپاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد میشود:
– طلاق عاطفی (طلاق پنهان): زمانی رخ می دهد که ازدواج دستخوش تباهی می شود و ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.( « دیگر محبتی بین ما نمانده … پرده های حیا بین ما ریخته … فقط برای بچه … آبرو… به این زندگی نکبتی ادامه می دهیم. »)
– طلاق قانونی: مطابق قانون رایج هر کشور.
– طلاق اقتصادی(مالی) : در رابطه با پول و توافقهای مالی(مانند مهریه) است. ( زن و مرد حساب خود و دخل و خرج و سرمایه گذاری و … را از هم جدا کرده اند و معمولا بی اعتمادی فزاینده ای بین ایشان حاکم است.)
– طلاق هم والدی: در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند،خانواده های تک والدی، یا حق ملاقات با فرزندان است. – طلاق اجتماعی : در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ می دهد. (همسر را تحمل می کند اما با کلیه اقوام و دوستان او قطع رابطه می کند)
– طلاق روانی: در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود، پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر “من” و نه “ما”است. ( مرد یا زن در روند رشد شخصیتی و خودسازی خود متوجه می شود که همسرش هویت منافی رشد روحی او دارد و لذا مسیرش را از او جدا می کند. این نوع طلاق بسیار حساس است و حتما باید عوامل فریبنده ای مثل افسردگی ، تنبلی ، تنوع طلبی و … را چک کرد که مبادا خود را به شکل خودسازی نشان داده باشد.
علل و عوامل تاثیر گذار در طلاق
طلاق به عنوان مسأله اجتماعی یکی از مهم ترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت کمتر پدیده اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند .
برخی از این علل و عوامل عبارتند از:
1-عدم تفاهم و توافق اخلاقی،
۲- ناسازگاری و عدم سازش،
۳- بداخلاقی و بدرفتاری،
۴- خشونت (کتک زدن)،
۵- تفاوت و تضاد در زندگی،
۶- تفاوت های فرهنگی،
۷- سوءظن
۸- اعتیاد
۹- عدم شناخت و درک یکدیگر
۱۰- ازدواج دوم
۱۱- دخالت دیگران در زندگی
۱۲- اختلاف سن
۱۳- عدم علاقه
۱۴- بیماری روحی
۱۵- بیکاری و فقر مالی
۱۶- عدم توافق در مسائل جنسی(زناشویی)
۱۷- ازدواج اجباری
18- شهرت یکی از طرفین
19- بحران شخصیت یکی از مهم ترین عوامل طلاق در جامعه امروز ما بحران شخصیت است. همان بحرانی که سبب می شود ازدواج ها صورت گیرد. بحران تنهایی یا یک خلاء عاطفی. خلائی که باعث می شود در سن پایین، فرد تصمیم بگیرد با ازدواج این گره یا عقده را از هم بگسلد. چنین افرادی که هنوز به بلوغ روانی کامل نرسیده و آگاهی لازم را جهت ازدواج ندارند، فقط برای اینکه تنهایی خود را پر کنند به سراغ ازدواج می روند. این افراد نه به روابط جنسی، نه به مادیات و نه به ظواهر و… به هیچ چیز توجه نمی کنند و تنها توجه آنها به تشکیل زندگی تازه و استقلال فردی در نتیجه جدا شدن از خانواده خود است. همین بحران شخصیت باعث می شود که فرد به هیچ کدام از تفاوتهای فرهنگی و… با فرد مقابل توجه نکند، تا فقط به استقلال فردی دست یابد. بنابراین بحران شخصیت به طور غیرمستقیم، طلاق را نیز برای فرد رقم می زند. از دیدگاه دکتر آقاجانی« در میان طبقات مختلف اجتماعی (بالا، متوسط، پایین)، تفاوتهای اساسی در علت طلاق وجود دارد. به طور مثال، در طبقه پایین جامعه، مهمترین علت طلاق مشکلات مالی عنوان می شود و بیکاری و ندادن نفقه، اعتیاد، خشونت و بداخلاقی و بدرفتاری از جمله دیگر علل طلاق است. تفاوت های طلاق در میان دو طبقه بالا و متوسط نیز مختلف است. مثلاً مهمترین عامل طلاق در میان طبقه بالا، عدم تفاهم و توافق اخلاقی است. در حالی که درمیان طبقه متوسط، تفاوت های فرهنگی مهم ترین عامل است.
دکتر ساروخانی در مورد علل طلاق می گوید:« پدیده طلاق، پدیده ای چند عاملی است، هرگز یک عامل به تنهایی نمی تواند موجبات پیدایی آن را فراهم کند،در عرف عام می گویند ، فلان خانواده فقط به خاطر فلان علت منهدم شد . اینان جرقه ها را از عوامل باز نمی شناسند.»
زمانی که طلاق باید صورت گیرد
زمانی که به خود واقعی ما صدمه وارد می شود و باعث پایین آمدن عزت نفس می شود، آن موقع است که طلاق منفورترین حلال است. زمانی که ما به خودمان ضربه وارد می کنیم و تحمل زندگی برایمان سخت می شود. زمانی که تحملمان را پشت سر گذاشتیم، آن لحظه است که خود واقعی فرد هیچ احساسی به طرف مقابل ندارد و تنها راه نجاتش را طلاق می داند. از دیدگاه روانشناسی فروپاشی یک خانواده یک رویداد ساده نیست زیرا باید همه خاطرات و تجربیات نامطلوب زندگی از ذهن پاک شود و از بین برود تا فرد بتواند خود را با شرایط آتی زندگی هماهنگ سازد. وقتی دوام زندگی دچار مشکل شود، اعتماد به نفس و آرامش انسان به خطر می افتد و همراه با این به خطر افتادن، اگر طلاق صورت نگیرد باعث نابودی خود فرد می شود.
اختلالات پس آسیبی طلاق
– یکی از اختلالات پس آسیبی طلاق افسردگی است که گریبانگیر افراد متارکه کرده خواهد شد زنان متارکه کرده در مقایسه با مردان بیشتر از افسردگی رنج می برند. علائم افسردگی پس از جدایی مشابه با همان عوارض افسردگی های دیگر و شامل موارد زیر است:
• کاهش سطح انرزی
• احساس غمگینی
• نا امیدی
• نگرانی در مورد آینده
• انزوا و گوشه گیری
• کاهش تحمل ریسک پذیری
• کم انرزی بودن تن صدا
• میل به گریه
• تفکرات منفی
• بد بینی
• بی توجهی به آراستگی ظاهر
• اختلالات خواب
• کاهش تمایلات جنسی
– یکی دیگر از عوارض طلاق خشم نسبت به همسر یا نزدیکان او می باشد که معمولا با تحقیر و توهین مکرر به همسر و نزدیکان او خود را نشان می دهد.در سطح وسیع تر زوج یا زوجه در صدد ضربه زدن به طرف مقابل بر می آید و در مواردی به جرائم هتاکی تهمت، ضرب و شتم ، اسید پاشی و حتی قتل منجر می شود.
– بد بینی نسبت به جنس مخالف و پدیده ازدواج یکی دیگر از عوارض طلاق می باشد در غالب موارد اغلب افراد که اخیرا جدا شده اند اعلام می کنند که تا عمر دارند تن به ازدواج نخواهند داد و تقریبا این برخورد را همه افراد درگیر با طلاق مطرح می کنند اما پژوهش ها و تجارب نشان می دهد که این عده پس از گذشت 2 سال از جدایی مجددا فکر ازدواج دوباره در ذهن آنها بروز می کند. افراد متارکه کرده به دلیل خاطره تلخی که از ازدواج دارند حتی معمولا سعی دارند چهره ازدواج را در نزد دیگران تخریب نمایند و این موجب خواهد شد تا جو بدبینی در مورد پدیده ازدواج در جامعه شیوع پیدا کند.
– افزایش آسیب های اجتماعی نیز از عوارض طلاق است. زنان متارکه کرده در زمانی که طلاق برای آنها رخ داده است به شدت احساس بی پناهی می کنند . این افراد اگر با مشکل اقتصادی و بی کاری روبرو باشند با بی پناهی مضاعف خواهد شد!
– مشکل بی کاری و نداشتن مسکن در افراد متارکه کرده و بویژه زنان آن هم زنان دارای فرزند که خود حضانت فرزندان را بر عهده دارند بعید نیست آنها را مجبور به رفتار های ناشایست اجتماعی نماید.
– یکی دیگر از عوارض سوء طلاق زیان های اقتصادی است که به طرفین طلاق ، خانواده ها و نهایتا جامعه وارد می شود. در این زمینه می توان به هزینه های مراسم عقد و عروسی ، پرداخت مهریه ، هزینه هایی که دولت برای رسیدگی به پرونده های طلاق انجام می دهد ، هزینه های وکالت، هزینه های مشاوره حقوقی و خانواده ، هزینه های ایاب و ذهاب و … اشاره نمود.
– البته آسیب های روحی روانی که بر افراد وارد می شود بسیار چشمگیر تر و غیر قابل جبران تراز آسیب های مالی است.
– آسیب های تربیتی نیز یکی دیگر از آسیب های طلاق است. طبق تحقیقات فرزندان طلاق از بهره هوشی پائین تری برخوردارند، بهداشت روانی بالایی ندارند.و بیشتر به سوی جرائم حرکت می کنند. اعتیاد و فرار از منزل و تن دادن به رفتار های ضد اخلاقی در آنها بیشتر گزارش شده است از طرفی فرزندان طلاق که روزگاری خود ازدواج می کنند احتمال اینکه ازدواج آنها به طلاق ختم شود بیشتر است.
زندگی پس از طلاق و چند توصیه از سوی کارشناسان
جهت ارتقاء روحیه و مدیریت زندگی پس از طلاق راه کار های ذیل توصیه شده است:
1. احساسات خود را سرکوب نکنید
2. زندگی ادامه دارد
3. اشتباهاتتان را بپذیرید
4. بخشش بر هر درد بی درمان دواست
5. رابطه را کاملا قطع کنید
کارشناسان بر این عقیده اند که عشق به همسر سابق حد اکثر تا 5/2 سال پس از طلاق طول می کشد اما اگر شخصی(مشاور) مداخله نماید این فراموشی زود تر اتفاق می افتد.
فرزندان طلاق
باید تا حد امکان حقیقت را برای کودکان بیان کرد. چون در غیر این صورت دلایل اشتباهی برای طلاق تصور خواهند کرد و از لحاظ روانی صدمه زیادی بر آنها وارد می شود.
در هنگام طلاق ۵ ترس برای کودکان بوجود می آید:
۱- حالا چه بر سر من می آید؟
۲- کجا باید زندگی کنم؟
۳- چرا پدر یا مادر مرا ترک کرد؟
۴- چه کسی از من مراقبت می کند؟
۵- همه اتفاق ها تقصیر من بود.
برخورد آگاهانه والدین باعث می شود، کودک بتواند بر این ترس ها غلبه کرده و پاسخی مناسب برای سئوال هایش بیابد.
بنا به اعلام اداره سلامت روان آمریکا ، فرزندانی که پدر مادر آنها از هم جدا می شوند در مقایسه با فرزندانی که پدر و مادر آنها دائما با یکدیگر در حال مشاجره هستند بهداشت روانی بالا تری برخوردارند.
– باباخانی، طاهره. “بررسی علل و عوامل طلاق زودرس(زیر ده سال) در شهر اراک” (کارشناسی ارشد)، دانشگاه آزاد اسلامی – واحد علوم تحقیقات،1384
5- http://www.nedayemoshaver.com/News-file-article-sid-226.html
جهانگیر، منصور . “قوانین و مقررات مربوط به ازدواج و طلاق” ،تهران : نشر دیدار، 1381
روزنامه همشهری (4/12/1384)
– ساروخانی، باقر.” طلاق، پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن”، تهران : انتشارات دانشگاه تهران، 1376
– روزنامه همشهری (4/12/1384)
– افسردگی[ DVD ]/ هلاکویی، فرهنگ ،امریکا : موسسه بهزیستی بورلی هیلز
جام جم آنلاین( 06/11/1386) / “زندگی پس از طلاق”. ، ص 1
روزنامه همشهری (4/12/1384)
خبر گذاری ایسنا ، (8/8/86) ، ص 1