محققان بیش از پیش تلاش میکنند تا عوامل اتيسم را بیابند. این بیماری برای اولین بار در سال ۱۹۴۳ تشخیص داده شد. در ابتدا کارشناسان شرایط عاطفی را منشا اتيسم میدانستند و والدین را در این امر مقصر میدانستد. اما اخیراً بر این باور هستند که اتيسم یک اختلال مغزی است.
محققان در بررسی مغز افراد اتيسمی بزرگسالتر به این نتیجه رسیدند که در بخشهای مختلفی از مغز آنها برخی از سلولهای عصبی، شامل قشر پیشانی، که احساسشان را به دیگران منتقل میکند (سلولهایی برای درک تفاوت بین سگی که دمش را تکان میدهد با سگی که خرخر میکند) وجود ندارد. یکی دیگر از ناحیههای معیوب، بادامهٔ مغز (Amygdala) است. این ناحیه به درک احساس برای مثال به خاطر آوردن معنای حالت چهرهها کمک میکند.
بطور کلی، مغز کودکان مبتلا به اتيسم قادر به قراردادن خرده اطلاعات کنار هم و یافتن یک معنای کلی نیست. دکتر پوارز میگوید: “آنها به جای دیدن تصویر کامل از اجزا، دنیا را به شکل اجزای کوچک میبینند.”
شاید به همین دلیل است که کودکان اتيسمی برخی از کارها را مکرراً انجام میدهند- این کار به آنها حس قابلیت پیش بینی و ساختار میدهد که به این کودکان آرامش میبخشد.
هر چند محققان عامل این انحراف مغزی را نمیدانند، اما مطالعات نشان میدهند که ریشههای اتيسم به ژن فرد باز میگردد. در مطالعهٔ اخیر، کارین نلسون، متخصص اعصاب اطفال و همکار او در موسسه ملی سلامت، به مقایسهٔ خونهایی که از نوزادان مبتلا به اتيسم گرفته شده بود با خون نوزادان معمولی پرداختند. خون کودکان مبتلا به اتيسم حاوی پپتید و ازواکتیو رودهای (مولکول پروتئینی که بر رشد مغز تاثیر میگذارد) بود. محققان همچنین با امید به تشخیص و درمان سریعتر کودکان اتيسمی، به دنبال سایر علائم ژنتیکی اتيسم هستند. دکتر نلسون امیدوار است که چنین آگاهی منجر به دستیابی به شیوهٔ جدید درمان شود.
http://autismiran.com/catching