بدترین خاطره شما کدامست؟ چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ روان شناسان می گویند یاداوری هیجان های یک تجربه منفی مثل احساس غمی که داشتید یا شرمی که داشتید می تواند منجر به پریشانی شود مخصوصا زمانی که نمی توانید فکر کردن به ان را متوقف کنید.
یک تحقیق جدید بیان می کند، هنگامی که این خاطرات منفی به ذهن می خزند، فکر کردن به بافت این خاطرات تا احساس شما در زمان تصور این خاطرات، راه بهتر و موثرتری در بهبود تاثیرات منفی انها است. محققان در ازمایشگاه بکمن دانشگاه ایلی نویز، به سرپرستی دکتر فلورین دالکاس از گروه نوروساینس شناختی، مکانیزم های تمرکز زدایی از هیجان های یک خاطره منفی را مورد مطالعه قرار داده اند، و در نهایت نشان دادند تفکر درباره عناصر بافتی یک خاطره اساسا تاثیر هیجانی انها را کاهش می دهد.
دالکاس می گوید: گاهی ما درگیر این می شویم که چگونه در طول یک حادثه غمگینیم، خجالت کشیده و یا صدمه دیده ایم، و این حالت باعث می شود احساس ما بدتر و بدتر شود. این حالت در نشخوارفکری-افسردگی بالینی در مورد جنبه های منفی خاطرات روی می دهد. ما نشان دادیم به جای فکر کردن به هیجان های منفی یک رویداد، از این هیجان ها فاصله گرفته و درباره بافت فکر کنید. مثل دوستی که انجا بود، هوا چه جوری بود، و هر عنصر غیر هیجانی که بخشی از رویداد بود. این حالت ذهن شما را از هیجان های ناخواسته ی همراه با رویداد دور نگه می دارد. زمانی که در جزئیات رویداد غوطه ور می شوید، ذهن شما کاملا به سمت موضوعات دیگر می رود، و روی هیجان های منفی تمرکز نخواهید کرد.
این راهبرد ساده، جایگزین خوشایندی است برای دیگر روش های تنظیم هیجانی، مثل سرکوبی یا بازسازی هیجانی.
دالاک توضیح می دهد: سرکوبی مثل ایسنست که هیجانات را به داخل بطری بریزید، در یک جعبه دور از دسترس. این راهبرد در کوتاه مدت می تواند موثر باشد، اما در دراز مدت اضطراب و افسردگی را افزایش می دهد.
دیگر روش موثر در تنظیم هیجانات، یعنی بازسازی شناختی، یا رویداد را به صورتی دیگر دیدن یا دیدن نیمه پر لیوان، از لحاظ شناختی می تواند موثر باشد. از سوی دیگر، راهبرد تمرکز روی جزئیات بافتی و غیر هیجانی یک خاطره به سادگی تغییر تمرکز از فیلم ذهنی خاطرات و منحرف کردن توجه از انها می باشد.
عدم توجه روی هیجانات بد یک خاطره و تفکر روی بافت انها، مثل دوستی که انجا بود یا وضعیت هوا، بهتر می تواند ذهن شما را از هیجانات ناخواسته همراه با رویداد منفی منحرف کند. این راهبرد نه تنها تنظیم هیجانی کوتاه مدت را میسر می سازد، بلکه در استفاده طولانی مدت از شدت خاطره منفی و هیجان ان می کاهد.
در یک مطالعه از ازمودنی ها خواسته شد منفی ترین و مثبت ترین خاطرات خود را در میان بگذارند، مثل تولد یک فرزند، بردن یک جایزه و مردودی در امتحانات. چند هفته بعد، ازمودنی ها علائمی را دریافت کردن که راه انداز خاطراتشان بوده، در حالیکه مغز انها با استفاده از MRI اسکن می شد. قبل از هر علامت حافظه، از ازمودنی خواسته می شد رویداد را به یاد بیاورند، و دسته ای روی هیجان رویداد و دسته ای دیگر روی بافت رویداد تمرکز کنند. برای مثال اگر علامت، راه انداز مراسم تدفین یک دوست باشد، تفکر در مورد بافت هیجانی رویداد می تواند شامل عزاداری شما باشد. و اگر خواسته شود عناصر بافتی را به یاد بیاورید، شما می توانید انچه پوشیده بودید، یا انچه خوردید را به یاد اورید.
دنکوا نویسنده ی اول گزارش پژوهش می نویسد: ما می خواستیم بدانیم زمانی که افراد برای مواجهه با خاطرات منفی و افزایش تاثیر خاطرات مثبت، از این راهبرد ساده ی تنظیم هیجانی استفاده می کنند، در مغز انها چه می گذرد. چیزی که ما پیدا کردیم اینست زمانی که افراد روی بافت رویداد تمرکز کردند، مراکز مغزی درگیر در پردازش هیجانی پایه، همراه با مراکز کنترل هیجان، در نهایت تاثیر هیجانی این رویدادها را کاهش می دهند.
استفاده از این راهبرد سلامت را ارتقا می بخشد نه تنها با کاهش تاثیر منفی خاطرات ناخواسته، بلکه با افزایش تاثیر مثبت خاطرات مورد علاقه. محققان امیدوارند در اینده بتوانند با قطعیت بگویند این راهبرد در کاهش شدت خاطرات منفی موثر است. انها هم چنین امیدوارند از این راهبرد در موقعیت های بالینی مثل افسردگی و استرس استفاده کنند برای کاهش این حالت های روان پزشکی.
ترجمه و ویرایش: مژگان ناقل